tag:blogger.com,1999:blog-8222247371642277123.post6919489698635986072..comments2023-02-13T09:47:25.858+01:00Comments on بازار و سیاست: پاسخ به عباس عبدی در باره تحريم ها و ديگر!جمشید اسدیhttp://www.blogger.com/profile/12725966018040923566noreply@blogger.comBlogger3125tag:blogger.com,1999:blog-8222247371642277123.post-23291195642590090742013-09-12T21:48:32.360+02:002013-09-12T21:48:32.360+02:00خانم الهی
با سپاس فراوان از پيام و پوزش از ديرکرد ...خانم الهی<br />با سپاس فراوان از پيام و پوزش از ديرکرد پاسخ.<br />کاش آن چه را آورده بوديد در فيس بوک هم می گذاشتيد. بقيه نيز بايد بدانند که همه مثل اپوزيسيون هموند نظام نمی انديشد.<br />با پاسداشت ديدگاه شما نسبت به عباس عبدی بايد بگويم هدف من بيش از آن که تغيير دادن ايشان باشد آگاهی رساندن به مردم است از طريق گفتگوهای عمومی<br />باز هم سپاسگزارم و اميدوارم در ارتباط بمانيد.<br />با گرامی داشت<br />جمشید اسدیhttps://www.blogger.com/profile/12725966018040923566noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-8222247371642277123.post-65864771066169327872013-09-06T12:05:15.693+02:002013-09-06T12:05:15.693+02:00مورد دوم:
همان گونه که اطلاع دارید ، پس از اشغال س...مورد دوم:<br />همان گونه که اطلاع دارید ، پس از اشغال سفارت آمریکا ، آقای امیر انتظام به جرم جاسوسی برای آمریکا به زندان ابد محکوم شد و اکنون نزدیک به سی سال است که در زندان است. مدرک جاسوسی هم نامه ای بود که پس از اشغال سفارت آمریکا توسط آقای عبدی و دوستان ، در اختیار حکومت قرار گرفته بود که در آن جمله Dear Sir در ابتدای یک نامه آمده بود. و قاضی که یادم نیست کدام یک از این جنایت پیشگان بوده گفته بود که شما آنقدر با آمریکایی ها دوست و خودمانی بوده اید که در ابتدای نامه خود گفته اید: " آقای عزیز" ! و به همین دلیل آقای امیر انتظام را جاسوس قلمداد کرده به زندان ابد محکوم کردند. خود آقای امیر انتظام بارها و بارها گفته که یک دادگاه واقعی تشکیل دهید و هرچه از من مدرک جاسوسی دارید روی میز بگذارید. <br />آقای عبدی به عنوان کسی که به اتفاق سایر دانشجویان پیرو خط امام ، مدارک سفارت آمریکا را دسته دسته بیرون می دادند و بر اساس یکی از نامه هایی که در همین مدارک موجود بود، آقای امیرانتظام به زندان ابد محکوم شده ، تا به امروز نشنیدم که آقای عبدی سخنی در دفاع از این مظلوم ترین زندانی سیاسی زده باشند. مطلقا ! <br />از دو حال خارج نیست: یا ایشان آقای امیر انتظام را بر اساس آوردن جمله Dear Sir در ابتدای یک نامه ، واقعا جاسوس می دانند و یا اینکه برای ماندن در این نظام و بهره مند شدن از مزایای آن ، چشم بر این جنایت عظیم بسته اند.<br />ای کاش آقای عبدی هم از کشور خارج می شد ولی شرافتش را نمی فروخت. کسی که شرافتش را به قیمتی ارزان فروخته به کسی که از کشور خارج شده تا بتواند با تمان قوا با جرم و جنایت و فساد بجنگد و آن را رسوا کند ، می تازد و آنان را بی درد می خواند. من باور نمی کنم آقای عبدی که در برابر آن ظلم و جنایتی که در حق امیر انتظام رفت ، سکوت اختیار کرده دلش برای مردم ایران می سوزد. اگر وی دلش به حال مردم ایران سوخته بود ، پیش از همه چیز اعتراف می کرد که عمل اشغال سفارت آمریکا لطمات شدیدی به مردم ایران و منافع ملی زده و از این بابت از مردم عذر خواهی می کرد.<br />به این دلیل ، آقای عبدی وقتی که به خارج نشینان می تازد به خاطر این نیست که دلش برای مردم می سوزد ، بلکه به دلیل حسادتیست که یک شرافت فروخته به یک شرافت نفروخته دارد.<br />آقای اسدی ! یادم رفت این جمله طلایی از که بود که می گفت: " فهماندن چیزی به کسی که در نفهمیدن آن چیز منافعی دارد ، کاریست نا ممکن."<br />وقت گرانبهای خود را صرف پاسخ دادن به یاوه گویی ها و کینه ها و عقده ها و حسادت های آدمی مثل عبدی نکنید. آنانی که خواننده مطالب شما و آقای عبدی هستند خود بهترین قاضی هستند. <br /><br />با احترام<br />مریم الهیمریم الهیnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-8222247371642277123.post-38402925424512936882013-09-06T12:03:40.698+02:002013-09-06T12:03:40.698+02:00جناب آقای اسدی !
اگر امید دارید که شاید بتوانید آق...جناب آقای اسدی !<br />اگر امید دارید که شاید بتوانید آقای عبدی را به جایی برسانید که وقایع را آن گونه که هستند ببیند نه آنگونه که وی دوست دارد ، سخت در اشتباهید ! درون آقای عبدی تاریک تر وصلب تر ازاین حرف هاست که شما فکر می کنید ! <br />برای نشان دادن آن درون صلب و تاریک فقط به دو نمونه اشاره می کنم :<br /><br />مورد اول:<br />همان گونه که می دانید ، آقای عبدی یکی از افرادیست که فعالانه در اشغال وحشیانه سفارت آمریکا در سال 1358 شرکت داشته. می گویم وحشیانه ، چرا که با هر معیاری که با آن ، آن عمل اشغال را بسنجید ، جز به یک نتیجه نمی رسید و آن اینست که : آن عمل ، مذموم و غیر قابل دفاع بوده است. حتی با معیارهای دینی که آقای عبدی لابد در آن زمان به آن معتقد بوده ، به شدت در تعارض است. آقای عبدی وقتی که این عمل جنایتکارانه را مرتکب شده ، خود را دانشجوی پیرو خط امام می خوانده . پس مسلمان بوده و لا جرم پیرو کتاب آسمانی خویش ، قرآن. به تصریح نص قرآن ، خدا به کسانی که به وی ایمان دارند ، گفته است که: " وقتی با کسی پیمانی می بندید باید به تمام و کمال به آن پیمان وفادار باشید. تفاوت نمی کند که کسی که با وی پیمان می بندید چه کسی باشد و چه دینی داشته باشد و اصلا دین داشته باشد یا نه. "<br />افراد شاغل در سفارت آمریکا ، بر اساس معاهدات و پیمان های بین المللی که ایران هم امضاء کننده آن بوده در ایران بودند و فعالیت می کردند. آنها با اعتماد به امنیتی که این پیمان نامه برای آنها تضمین کرده بوده ، در ایران بودند. بنابراین شما به کسی گفته ای که مال و جانت در امنیت است ، و وی نیز به گفته شما اعتماد کرده و به کشور شما آمده. آنگاه ناگهان و بی خبریورش می برید و مال آنها را غارت و جانشان را در معرض آسیب و خطر قرار می دهید و این دقیقا زیر پا گذاشتن دستوریست که خدا در قرآن داده. قرآنی که لابد آقای عبدی در آن روزگار به آن اعتقاد داشته. <br /> امروزه دیگر هر کودکی می داند که اشغال سفارت آمریکا و عمل بی شرمانه به گروگان گرفتن کارکنان سفارت ، علاوه برغیر اخلاقی و غیر انسانی و غیر دینی بودن ، زیان ها و آسیب های بی شمار و غیر قابل جبرانی را متوجه ایران و منافع ملی ما کرده.<br />اما آقای عبدی هنوز که هنوز است حاضر نیست اعتراف کند که آن کار اشتباه بوده بلکه آن را با توجه به مقتضیات آن زمان کار درستی می داند ! <br />این آقا حتی سال ها بعد که با یکی از گروگان های خودش به نام بری روزن ملاقات کرد ، نه تنها که یک عذر خواهی کوچک از وی نکرد بلکه با لحنی طلبکارانه به کسی که 444 روز وی را در برزخ مرگ و زندگی و آینده نا معلوم نگه داشته بود ، گفت که : " ما به شما حتی اجازه می دادیم که شطرنج بازی کنید. " <br />که موجب خشم و نا امیدی آقای بری روزن شده بود که فکر می کرد شاید گروکان گیر سابقش ، متوجه اشتباه خویش شده. <br />آقای اسدی ! شما از چنین انسانی چه انتظاری دارید؟ شما می خواهید به چنین کسی بیاموزید که حقیقت جو باشد ؟!!! <br /><br />(مورد دوم را در کامنت بعدی بخوانید)مریم الهیnoreply@blogger.com