چهارشنبه، آبان ۲۹، ۱۳۸۷

سقوط درآمد نفتی، لرزش نظام سياسی؟


چهارشنبه 29 آبان 1387
سقوط درآمد نفتی، لرزش نظام سياسی؟
جمشيد اسدی
http://www.assadionline.com/

ناشی از شکست در جلب سرمايه ملی يا خارجی، توليد امروز نفت در کشور کمتر از ميزان آن در پيش از انقلاب اسلامی است. در سال 1974، ايران روزی 6 ميليون بشکه نفت توليد می کرد و حالا در حدود 4 ميليون.
به گفته کاظم وزيری حنانه، وزير نفت دولت نهم در سال 2006، برای آن که توليد نفت کشور در سال 2010 به سطح 5 ميليون بشکه در روز برسد، به 25 تا 100 ميليارد دلار سرمايه نياز است (1). حالا دو سال از آن تاريخ گذشته و يک شاهی سرمايه جلب نشده است. پس توليد نفت هم يک قطره افزايش نيافته است. از آن گذشته، قطعنامه های تحريمی شورای امنيت سازمان ملل هم هر گونه روزنه اميدی را برای جلب سرمايه گذاری خارجی از ميان برده اند.
بدين ترتيب اگر کماکان در بر همين پاشته بچرخد، يعنی اگر رئيس جمهور محمود احمدی نژاد به تنش افروزی های خود ادامه دهد و به ويژه اگر به يمن پشتيبانی مقام رهبری، چهار سال ديگر بر سر کار بماند، آن وقت وضع از اين بدتر خواهد شد و بلکه به سطح انفجار خواهد رسيد. بنا بر پژوهشی، آن چه باعث فروپاشی اتحاد جماهير شوروی شد، افزايش قيمت نفت در آغاز سال های 1970 ميلادی و سپس کاهش آن در سال های 1980 بود. چه با رشد قيمت نفت، حکومت شوروی، ريخت و پاش بسيار کرد و خانه های زيادی ساخت و به مردم داد و نيز به افغانستان لشکرکشی کرد. بهای نفت که سقوط کرد، حکومت شورویستی هم در تله هزار و يک تعهد ناممکن افتاد و سقوط کرد. بنا بر همان باور پژوهشی، نظام شاهی پيش از انقلاب اسلامی نيز درست به همين دليل سقوط کرد: افزايش بهای نفت، گشاده بازی و خيال خام امکان تداوم آن، کاهش بهای نفت و سقوط سياسی (2).
با يک حساب "دو دوتا چهارتا" مشکل نيست که خود به گستردگی اين فاجعه از پيش اعلام شده پی بريد: هر سال توليد نفت افت می کند و از سوی ديگر سرمايه ای برای به راه اندازی ميدان های جديد و بازسازی ميدان قديم جذب نمی شود. بر اين دو اضافه کنيد، سطح بالای مصرف سوخت در درون مرز را که يارانه آن معادل 12 درصد توليد ناخالص کشور است. دولت نهم برای چندمين بار، از مجلس تقاضای افزايش اعتبار برای خريد بنزين از خارج را کرده است. به بيانی ساده تر: توليد نفت در کشور سالی 300 هزار بشکه افت می کند. به دليل تحريم های بين المللی و تنش های دولت نهم با جهان، سرمايه ای هم جذب نخواهد شد که دست کم جلوی افت را بگيرد، افزايش توليد نفت تا سطح پيش از انقلاب پيشکش!
تازه اگر اين همه تنش و تحريم نبود، قانون ايدئولوژيک "بيع متقابل" به کشور ما هيچ امتياز رقابتی نسبت به ديگر کشورهای نفتی برای جلب سرمايه گذاری های خارجی نمی داد. بر پايه چنين اصلی، شرکت پيمانکار خارجی هزينه طرح نفتی را به عهده می گيرد و وقتی توليد به راه افتاد و نفت به فروش رفت، در دوره ای پنج يا هفت ساله، وجهی را به طور ثابت به عنوان هزينه و سود خود دريافت می کند. از آن جا که در هر حال دريافتی پيمانکار خارجی ثابت است، هيچ انگيزه ای برای کاهش هزينه و افزايش سود و بهره وری طرح های نفتی نخواهد داشت. از آن گذشته اگر از ميزان هزينه مطمئن نباشد، اصلا ريسک نخواهد کرد و از خير اجرای طرح خواهد گذشت. کمااينکه در سال 1999، يعنی حتی پيش از صدور قطعنامه های تنبيهی شورای امنيت، کنسرسيوم Caspian International Petroleum Company با همکاری شرکت هايی چون Pennzoil از آمريکا، Agip از ايتاليا و Lukoil روسی، طرح 7\1 ميليارد دلاری ميدان کاراباخ دريای مازنداران را کنار گذارد. همچون کنسرسيوم Apsheron Operating Company با شرکت هايی چون BP انگلستان و Unocal آمريکا که آن هم پس از آزمايش های اوليه کار در حوزه دريای مازنداران را ادامه نداد. شرط ايدئولوژيک "بيع متقابل" نه تنها به دلايلی که شرحشان رفت، برای ايران مناسب نيست، بلکه در عين حال باعث می شود که تکنيک های نوين مديريت و تکنولوژی های پيشرفته وارد کشور ما نشوند.
قيمت نفت خام در يک سال گذشته (به دلار)
ماخذ: http://money.cnn.com/2008/11/17/markets/oil/index.htm?postversion=2008111715
خوب حالا افت توليد و ناکامی در جلب سرمايه گذاری برای بازيابی و به راه اندازی نفت کم بود، کاهش قيمت نفت هم به آن اضافه شد: حدود 55 دلار در تاريخ 18 نوامبر 2008 در لندن. برای آن که دولت بتواند سر و ته بودجه سالانه را به هم آورد، به قيمتی دست کم 95 دلار برای هر بشکه نفت نياز دارد، در حالی که نفت بشکه ای 49 دلار برای تراز کردن بودجه عربستان سعودی کافی است (3). حالا دولتی که دست کم 80 درصد درآمدش متکی به نفت است، با کاهش قيمت نفت چه خواهد کرد؟ يارانه های درون مرزی را از چه منبعی تهيه خواهد کرد؟ تکليف کمک ها برون مرزی به حزب الله و حماس و سوريه و برخی از شيعيان عراق چه می شود؟ با کم شدن درآمد نفتی نظام، اولويت را به متحدين برون مرزی خواهد داد يا يارانه های درون مرز؟ راستی دولت رئيس جمهور احمدی نژاد چه خواهد کرد؟
هيچی! می خواستيد دولت چکار کند؟ دست کم برای نيازهای داخلی اسکناس چاپ خواهد کرد. يعنی بايد منتظر بود که باز هم تورم و گرانی در کشور بيشتر شود. در کشور ما که بنا بر گزارشات رسمی خود نظام، تورم در حدود 30 درصد است، وای به روزی که هم برای نيازهای دولت دکتر احمدی نژاد اسکناس چاپ شود که به گمان قوی خواهد شد، يعنی باز هم کاهش قدرت خريد و افزايش خط فقر.


پانوشت1. PERRY Williams (2008), Tehran targets foreign investment, MEED: Middle East Economic Digest, August 29, Vol. 52, Issue 35, p18-19.1. Friedman Th. L. (2008), Sleepless in Tehran, International Herald Tribune Wednesday, Oct. 29.3. The anti-West: An axis in need of oiling, The Economist, Ocober 25 – 31st 2008.

هیچ نظری موجود نیست: