دوشنبه، خرداد ۲۵، ۱۳۸۸

کودتا !

کودتا !
دوشنبه 24 خرداد 1388، 15 ماه ژوئن 2009

www.AssadiOnline.com

انتخابات دهمين دوره رياست جمهوری نتایج شگفت انگيزی به دنبال داشت. شگفتی نخست شمار بالای رای دهندگان بود: 39.165.191، که معادل 85 در صد کل واجدين شرايط بود. شگفتی بزرگ تر اما، سهم نامزدها از کل آرا بود: محمود احمدی نژاد 62.63٪، ميرحسين موسوی 33.75٪، محسن رضایی 1.73٪، مهدی کروبی 0.85٪ و رای باطله 1.04٪.
شگفتی در اين جا به پايان نمی رسد. برای بسياری از کسانی که در جريان تدارک و مبارزات انتخاباتی قرار داشتند، انتخاب دوباره محمود احمدی نژاد باور نکردنی و دست کم شگفت آميز می نمود. دليل اين شگفتی اما، تنها ناشی از گمان و احساس و آشنايی با رای خويشان و کسان خود نبود. بررسی روند رای گيری نشان می دهد که عواملی به جز رای مستقيم مردم در نتيجه نهايی تاثير گذارند. برای پی بردن به تاثير منفی اين عوامل کافی است نگاهی به آمار انتخابات، دست کاری در روند انتخابات توسط وزارت کشور و فشارهای نيروهای انتظامی و "خود سر" بياندازيم. عواملی که با هم به کودتای انتخاباتی انجاميدند.
1. ايرادهای آماری. بسياری از نظرسنجی های پيش از انتخابات نشان دهنده پيروزی موسوی بودند. از اين رو، شکست وی به فاصله چند روز بسيار بعيد به نظر می رسد. حتی در نظر سنجی که روزنامه تندرو کيهان از خوانندگان بيشتر محافظه کار خود انجام داده بود، رای مهدی کروبی در حدود 13 در صد تخمين زده شد. در حالی که چند روز بعد در انتخابات 12 ژوئن سهم وی به کمتر از يک در صد کل آرا کاهش يافت.
ايراد ديگر، تفاوتی است که ميان آمار دور پيش انتخابات و اين دور وجود داشت. در انتخابات رياست جمهوری 2005، مهدی کروبی بيش از پنج میلیون رای به دست آورد. در اين دوره اما، رای وی به زير سیصد هزار سقوط کرد. کاهش شمار رای کروبی به ويژه از اين رو باعث شگفتی است که وی بين اين دو دوره، اقدام به ايجاد حزبی سياسی و روزنامه ای کرده بود که با توجه به اقبال مردم از تيراژ بالايی برخوردار بود. از آن گذشته بسياری از چهره های نامور و مردمی کشور نيز از نامزدی وی پشتيبانی کرده بودند.
آمار رای در زادگاه نامزدها هم شگفتی آفرين است. به طور مثال، موسوی و کروبی گويا حتی مورد توجه همشهريان خود نيز قرار نگرفتند. بر اساس آمار وزارت کشور، رای موسوی در آذربايجان و به ويژه شهر زادگاهش، خامنه، و رای کروبی در زادگاهش لرستان و نيز در چهارمحال بختیاری و خوزستان و بخشی از استان اصفهان که هواداران زیادی دارد، کمتر از رای احمدی نژاد بود.
مقايسه آمار انتخابات رياست جمهوری اين دوره و دوره پيشين نيز خالی از شگفتی نيست. شمار کسانی که می توانستند رای دهند، در دو دوره همانند بود: چهل و شش ميليون و پانصد هزار نفر در دوره پيشين و چهل و شش ميليون و دويست هزار نفر در اين دوره. در دوره پيشين، حدود بيست و هشت ميليون و در اين دوره بيش از سی و نه ميليون نفر در انتخابات شرکت کردند، به ترتيب 59 و 85 درصد واجدين شرايط. حالا با اين مقدمه مقايسه کنيم. در انتخابات رياست جمهوری دور پيش، مجموع آرای رقبای محمود احمدی نژاد نزدیک به شانزده میلیون بود. در اين دوره اما، سه رقيب وی، کروبی، موسوی و رضایی، به اتفاق تنها در حدود یازده میلیون رای آوردند. این در حالی است که يازده میلیون نفر بيش از دوره پيش در رای گيری شرکت کرده بودند.
يعنی هيچ يک از ميان ايشان به مخالفان اصلاح طلب احمدی نژاد رای نداده است؟ حتما رای داده اند. چرا که شمار قابل ملاحظه ای از اين يازده ميليون از شهرهای بزرگ می آمدند که عمدتا پايگاه انتخاباتی اصلاح طلبی اند. مثلا در شهر تهران نرخ افزايش رای دهندگان در حدود پنجاه درصد بود. اين شهر تقريبا در تمامی نظر سنجی ها و انتخابات پيشين خاستگاه اصلاح طلبی بوده است.
اين نکته نيز در مورد آمار های ارايه شده شگفت انگيز است که پس از آن که در حدود 10 ميليون آرا استخراج شد نسبت آرا ميان نامزدها تا به آخر، يعنی تا حد 40 ميليون نفر تغييری نکرد. يعنی خواندن آرا صندوق های مناطق و بخش های مختلف کشور باعث هيچ تغييری در نسبت های نخستين ميان نامزدها نشد. این تقریبا غیر ممکن است.

2. دخالت های وزارت کشور. پس از آن که در جريان شمارش آرا شکست محمود احمدی نژاد مسلم شد، وزارت کشور عملا دخالت کرد و در آرا مردم دست برد و مثلا برگه های انتخاباتی را به موقع و به اندازه کافی به حوزه های انتخاباتی نرساند. وزارت کشور رای گيری را در بعضی حوزه ها تا 10 شب تمدید کرد، اما در مناطقی که به نظر می رسيد آرای موسوی بالا باشد، حوزه ها را به بهانه تمام شدن برگه های انتخاباتی زودتر تعطیل کرد. از آن گذشته، ناظران انتخاباتی ستاد موسوی در بسياری مناطق ازمحل رای گيری اخراج شدند.
برنامه ريزی برای تقلب و نيز جانبداری و دست کاری در رای گيری تا بدانجا بود که وزارت کشور از ترس اعتراض مردمی در روز انتخابات از نيروهای انتظامی خواست که گرد ساختمانش خط دفاعی کشند. اگر رای ها به طور طبيعی به سود احمدی نژاد بود، چه نيازی به دفاع بود؟
بر خلاف آمار رسمی که از سوی وزارت کشور منتشر شد و در آغاز اين مقاله آمد، بنا بر آمار تاييد نشده ای که از سوی کارمندان همان وزارت خانه به بيرون فرستاده شدند، پيروز اصلی اين انتخابات ميرحسين موسوی است با 19075623 رای. رای ديگران عبارت است از کروبی 13387104، محمود احمدی نژاد 5698417 و محسن رضایی میرقائد 3754218. سايت خبری و تحليلی "موج سوم"، نزديک به خاتمی و هوادار موسوی، آمار ديگری ارايه می دهد: ميرحسين موسوي با 3/21 ميليون راي معادل 2/57 درصد كل آرا رئيس‌جمهور منتخب ملت ايران است و نفرات بعدي به ترتيب عبارتند از محمود احمدي‌نژاد 5/10 ميليون راي (28 درصد)، محسن رضايي 7/2 ميليون راي (2/7 درصد) و مهدي كروبي 2/2 ميليون راي (6 درصد).
3. فشارهای نيروهای "خود سر". نيروهای سرسخت با آگاهی و اجازه مقام معظم عملا با فشار و خرابکاری کوشش در تاثيرگذاری بر انتخابات داشتند. مثلا بسياری از افراد به اصطلاح "خود سر" به شکلی سازمان يافته به ستادهای انتخاباتی موسوی و اصلاح طلبان حمله بردند و خرابکاری کردند.
در روز انتخابات، امکان فرستادن پيامک از تلفن های همراه از مردم گرفته شد تا ديگر امکان گزارش تقلب و خرابکاری به يکديگر را نداشته باشند. چندی بعد سايت های خبری و ارتباطی ايتنرنتی، مانند يوتيوب و فيس بوک هم، در کشور بسته شدند و روزنامه های ملی هم مجبور به تغيير عنوان های اول خود شدند. افزون بر همه اين ها، نه تنها تمامی سايت های اصلاح طلب توقيف شدند، بلکه چهره ها و شخصيـت های اصلاح طلب بسياری نيز بازداشت شدند.
افزون بر دلايل عينی که شرحشان رفت، در عين حال به روانشناسی مردم نيز می توان اشاره کرد. در کشوری که مردم هر پيروزی کوچک و بزرگی، چون پيروزی تيم ملی فوتبال ايران يا پيروزی سيد محمد خاتمی در سال 1376، را با رقص و پايکوبی در خيابان ها جشن می گيرند، بايد پرسيد که اگر واقعا اکثريت مردم به احمدی نژاد رای داده اند، پس چرا خبری از جشن و سرور خود به خودی ايشان برای "پيروزی" وی در دور اول نيست.
همه چيز نشانگر وقوع کودتا بود: کنترل رسانه های سراسری، توقيف وسايل ارتباطی مردمی چون تلفن همراه و اينترنت، کاهش امکان تماس تلفنی با خارج از کشور، حضور نظامی به شکل گسترده در شهرها و پروپاگاندهای تهديدآميز چون پيام آيت الله خامنه ای بر تاييد رسمی انتخابات. در اين کودتای شرم آور اما، نکات نيکی هم هست. در انتخابات دور پيش، تقلب های نسبی، باعث پيوستن چند "ستون انقلاب"، به گفته آيت الله خامنه ای، به صف "اپوزيسيون" شد. حالا با تقلب های گسترده اين بار، رخنه بزرگ تری در نظام خواهد افتاد. اين اما، شماری کوچکی از ناراضی خواهد آمد. امروز ميليون ها شهروندرو در روی کودتاچيان می پرسند: رای من چه شد؟
نکته نيک دوم. ديگر بر هيچ کس هويت کارگردان اصلی کودتا بر کسی پوشيده نيست: مقام معظم رهبری. در پیام شرم آوری که وی پس از اعلام نتايج فرستاد بر صحت کامل انتخابات تاکيد و از وزارت کشور تقدیر کرد. آيت الله خامنه ای در عين حال به طور پوشيده همه را تهديد کرد که برای جلوگیری از حرکت توطئه گران، نبايد اعتراض کرد. وی کارگردان اصلی و يا دست کم شريک قسم خورده کودتاچيان است. اين روشنی ديگر نکته مثبت اين رخداد ناگوار و دلخراش است.

۱ نظر:

Unknown گفت...

http://www.youtube.com/watch?v=0N1vsm1GCro

آیه 11 سوره رعد است که می فرماید «ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا بانفسهم»، (خدا وضع و حال هیچ قومی را عوض نخواهد کرد مگر آنکه انسانها به خودشان وضع و حال خودشان را تغییر دهند.)
حضرت امام خميني مي‌فرمايد: «ولايت فقيه امتدادي است از حاكميت معصومان و عبارت است از حاكميت فقيه عادل كه صفات علم و فقاهت و تقوا و زهد و كارداني و مهارت در وجود او محقق گرديده است كه همه اين ويژگيها او را از استبداد و ديكتاتوري بازمي‌دارد.» ايشان اين معنا را با سخن خود چنين مورد تأكيد قرار مي‌دهد: «اسلام ديكتاتوري را محكوم و رد مي‌كند و ولايت را از حاكمي كه مي‌خواهد با ديكتاتوري حكومت كند، ساقط مي‌سازد حتي اگر آن حاكم فقيه باشد. اگر فقيه و حاكم از چهارچوب صفات علم و عدالت و گرفتن حق مظلوم از ظالم خارج شود، ولايت او خود به خود ساقط مي‌گردد.» حضرت امام (ره) فرمود : «جانم فدای تک تک این ملت».