سوخت اتمی برای ايران ضروری نيست!
3. توان بالای ايران برای تولید انرژی های پاک
دوشنبه 17 آبان 1389، 8 نوامبر 2010
جمشيد اسدی، مجيد محقق، مهران مصطفوی، کورش زعیم
در پی نامه ای سرگشاده به نام "سرنوشت اتمی ايران را از دست حاکمان مستبد جمهوری اسلامی رها کنيد!"، سه نفر از نويسندگان آن نامه به همراه نويسنده ای جديد، مقاله تهيه کردند (سوخت اتمی برای ايران ضروری نيست!) که تا کنون دو بخش از آن در همين ستون، چاپ شده است. اين بار نوبت بخش سوم و آخر آن مقاله به نام " توان بالای ايران برای تولید انرژی های پاک" است که بدين وسيله تقديم می شود.
توان بالای ايران برای تولید انرژی های پاک. نگرانی های زيست محيطی و ضرورت پرهيختن از گازهای سمی کربنی، بسياری از کشورها را بيش از پيش متوجه انرژی های نوشونده (تجديد پذير) و به ويژه باد و خورشيد کرده است. سرچشمه های سوخت پاک، چون آب و باد و خورشيد، در ايران سرشارند و بهره برداری از آن ها بخش بزرگی از نیاز های سوختی کشور را برآورده می سازد.
مثالی بزنيم. بر اساس آمار سال 1386، 155,299حلقه چاه در ايران با تلمبه و نيروی برق کار می کنند. در سال 1387، برای استخراج آب از اين چاه ها معادل 20,200گیگاوات ساعت برق مصرف شد، يعنی برای هر چاه 39 کیلووات. البته اين يک میانگین است و طبیعی است که برای استخراج آب از ژرفای چاه های مناطق خشک برق بيشتری به کار می رود. حالا اگر حتی دست کم 10 درصد از برق مورد استفاده اين چاه ها با گونه های ديگری از سوخت، مثلا نیروی باد یا خورشید، تامين شود می توان معادل 2,020 گیگاوات ساعت از بار شبکه برق کاست. بدين ترتيب با در نظر داشت اتلاف 73 درصدی در تولید و توزیع برق حدود 7,500گیگاوات ساعت، يعنی بيش از5 میلیون بشکه نفت از میزان سوخت لازم کاسته خواهد شد. تازه با افزودن بر کارایی تلمبه ها بيش از اين ها می توان در مصرف سوخت نفت صرفه جويی کرد.
توانايی های ايران را برای انرژی های نوشونده (تجديد پذير)، به ويژه باد و خورشيد و زمين گرمايش بسنجيم.
ايران در مسير چهار جريان مهم هوايی قرار دارد و ميانگين سرعت باد در آن در حدود 6 متر در ثانيه است. از همين رو توانش طبيعی کشور برای توليد انرژی بادی بسيار بالاست. با وجود اين، از آن استفاده بهينه نمی شود. تا آن جا که بر پایه گزارش انجمن انرژی بادی جهانی، جايگاه ايران در توليد انرژی باد سی و پنجم در ميان سی و شش کشور تولید کننده انرژی بادی است[1]. کل قدرت 130 نيروگاه بادی که توسط جمهوری اسلامی نصب شده اند، معادل 160 ميليون کيلووات ساعت در سال است.
ايران در زمينه انرژی خورشيدی هم از توانش بالايی برخوردار است: بيش از 280 روز آفتابی در سال – 80 درصد زمان درسال و بر اين اساس تابش خورشيد بين 1,800تا 2,200کيلووات ساعت بر هر متر مربع خاک کشور تخمين زده می شود. اين به روشنی بالاتر از ميانگين جهانی است[2].
ايران برای استفاده از منابع سوخت پاک از توانش بالايی برخوردار است، اما شوربختانه ناشی از ندانم کاری و تنش افروزی در اين زمينه حتی از کشورهای کوچک منطقه هم عقب افتاده است. گفتنی است که امارات متحده عربی، هم اکنون ميزبان و جايگاه آژانس انرژی های نوشونده (IRENA) در ابوظبی و مصدر است و نيز در پی آن است که شهری بسازد که در آن هيچ سوخت آلاينده کربنی به کار نرود.
اين درست که هزينه يکی از بازدارنده های رشد و توسعه انرژی های نوشونده است. اما تشويق و کمک به بخش خصوصی از سوی دولت در بسياری از کشورهای جهان اين مشکل را به نسبت زيادی حل کرده است. به هر حال با توجه به هزينه قابل ملاحظه راه اندازی و نيز شتاب پيشرفت های فنآوری، رشد انرژی های نوشونده در ايران، بدون مشارکت سرمايه گذاری مالی و تکنولوژيک ايرانی و خارجی مشکل به نظر می رسد. اين ها همه در حالی است که فضای کسب و کار در کشور ما، به ويژه ناشی از تنش افروزی های پیاپی جمهوری اسلامی درباره پرونده اتمی، روز به روز تيره تر و ريسک کار بيشتر می شود.
سرمايه گذاری ثابت برای توليد يک کيلووات قدرت نامی برق
انرژی باد | 1500 دلار (منبع: اقتصاد ايران، شماره 128) |
انرژی زمين گرمايی | 1150 تا 3000 دلار (منبع: قتصاد ايران، شماره 128) |
نیروگاه اتمی | 3750 دلار (بنا بر آخرین نیروگاهی اتمی در دست ساخت فنلاند) |
فايده سرمايه گذاری نه تنها در تأمين هزينه بلکه در دستيابی به فنآوری نيز هست. مثلا در زمينه باد، در پی تحريم ها، جمهوری اسلامی مجبور شد خود آسياب انرژی بادی توليد کند. اما در شرايط امروز، صنعت داخلی هنوز هم قادر به توليد آسياب يک مگاواتی نيست و اين در حالی است که در جهان اين آسياب، کم کم از رده توليد خارج می شود و جای خود را به آسياب های پرتوان تر می دهد[3].
هزینه برای ایران. هزینه دستیابی به امکان غنی سازی اورانیوم برای ملت ایران فوق العاده گران بوده است. در حالیکه غنی سازی داخلی برای کمتر از ده نیروگاه هزار مگاواتی صرفه اقتصادی ندارد، ما برای یک نیروگاه هزینه ده پرداخته ایم و اصرار بر غنی سازی در ایران، عامل صدور چهار قطعنامه تحریم های شدید اقتصادی از سوی شورای امنیت و تحریم های جداگانه برخی از کشورهای تاثیرگذار در اقتصاد جهانی شده است؛ که در نتیجه اقتصاد ما را، به ویژه در طی پنج سال دولتهای نهم و دهم، نه تنها فلج کرده که به نابودی زیرساختهای موجودیت اقتصادی ایران انجامیده است. در حالیکه با درآمد کلان نفت می توانستیم در این مدت اقتصادمان را تا رده دوازده اقتصاد بزرگ جهان بالا ببریم، آن را به سطح فقیرترین ها پایین برده ایم.
بر پایه دلایل بالا و بسیاری مستندات و محاسبات کارشناسی که برای خودداری از طولانی شدن این نوشتار از ذکر آنها می گذریم، و با تاکید بر این باور که دانش و تکنولوژی هسته ای مانند هرگونه دانش و تکنولوژی مطرح در جهان آکادمیک برای ایران ضروری است و آموزش و تجربه آن حق هر ملت است، اعلام می کنیم که غنی سازی اورانیوم برای کشور ما ضروری نیست، نیروگاه های هسته ای که تا چهل سال پیش به عنوان انرژی پاک از آن یاد می شد، اکنون ناپاک ترین انرژی هاست و ورود به عرصه سلاحهای هسته ای هم به مصلحت امنیت ملت ما و همسایگی ما نیست.
چرا کشوری مثل ايران با ميدان های بزرگ نفت و گاز و نيز توانش بالای سوخت های نوشونده پاک، به دنبال سوخت هسته ای باشد، آن هم در شرايطی که به دليل تنش افروزی و تحريم، هزينه آن برای کشور چند برابر بهای آن در بازار جهانی است؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر