چهارشنبه، اردیبهشت ۰۹، ۱۳۸۸

مراکش: درآمد از گردش

مراکش: درآمد از گردش
دوشنبه 7 ارديبهشت 1388، 27 آوريل 2009

www.AssadiOnline.com
اين بار سفر دانشگاهی نگارنده به شهر بندری طنجه (Tanger, Tangier) در مراکش بود. از 23 تا 26 آوريل[1]. شايد موضوع مقاله اين بار پيش از دو سفر پيشين به هند و دانمارک مورد پسند خوانندگان اين سطور باشد: اعتماد سازی در داد و ستد اقتصادی، از بازار جهانی تا اينترنت[2]. همان گونه که از عنوان بر می آيد، مقاله در مورد مناسبات اقتصادی است. باوجود اين در تمامی مدت تدارک آن، باخود می انديشيدم که اعتمادسازی چه کاربردی در کار سياسی دارد! شايد روزی آن را به فارسی برگرداندم. نخست بايد مطمئن باشم که به د رد خواننده می خورد.
در نوشته پيش رو هم همچون گزارش های پيش، سفر دانشگاهی به مراکش را بهانه می کنم برای پرداختن به فعاليت اقتصادی از اين کشور که می تواند برای اقتصاد کشورمان درس هايی ارزنده در برداشته باشد: نخست اشاره کوتاهی به مراکش و سپس شرحی از درآمد سرشار گردشگری در اين کشور.

مغرب. کشوری را که ما فارسی زبانان به نام مراکش می شناسيم، اعراب مغرب می نامند. در سال ۱۹۱۲ فرانسه مراکش را اشغال ‌کرد و سرانجام زير فشار مقاومت مردم و محمدبن یوسف، مشهور به محمد پنجم، در سوم ماه مارس 1956استقلال اين کشور را پذيرفت. مراکش از حدود 12 سده پيش سلطنتی بوده و پس از استقلال هم سه پادشاه به خود ديده است: ملک محمد پنجم (1961ـ1956)، ملک حسن دوم (تا ژوئیه 1999) و ملک محمد ششم که هم اکنون حکومت را در دست دارد. مطابق قانون اساسی اسلام دین رسمی و پادشاه بالاترین نهاد سیاسی و نيز مذهبی کشور است.
در زمان هارون الرشید، مراکش از ولايت بغداد خارج شد و تنها کشور عربی بود که هرگز به زير سلطه امپراتوری عثمانی نرفت. مراکشی ها در اين مورد با افتخار سخن می گويند؛ درست مثل ايرانی ها که اصرار دارند ويژگی ها و تفاوت هايشان با ديگر مسلمانان و به ويژه با مسلمانان جهان عرب را به همه بازگويند.
مسلمانی مراکشی ها هم ويژه خودشان است. از سده يازدهم ميلادی، مذهب مالکی به ابتکار امام مالک بن انس در این کشور مستقر شد و امروز بيشتر مردم پیرو اين مکتب هستند. مذهب مالکی مشهور به تسامح و بردباری است. فضای شهر من را به ياد ايران پيش از انقلاب می انداخت. زنان هم با حجاب بودند و هم بی حجاب. دختران و پسران برخی دوست بودند و برخی دلداده. در فضای اسلام مالکی مراکش داراويش و صوفیان هم بدون مزاحمت به کار خود مشغولند و حتی در نزد مردم به ويژه در ميان بربرها از مقبوليت برخوردارند.
درست هم مانند شهرهای حوزوی ما چون مشهد و قم، مراکش هم شهر فاس يا «جامعه القرویین» دارد که از بزرگ‌ترین حوزه‌های علمی مراکش است و تربیت شدگانی برای تبلیغ به دیگر نقاط اعزام می‌ کند. «مولای یوسف» حوزه ی علمیه دیگری است در شهر مراکش که بيشتر متاثر ار فرهنگ اسلامی ـ بربری است.

گردشگری مراکش. مراکش از موقعيت نادری برای بازرگانی و گردشگری بهره مند است: در دورترین قسمت شمال غربی قاره آفریقا قرار دارد، اما نزديک ترين کشور قاره سياه به اروپاست. در کناره های شمالی و غربی اش دو دريای مهم مدیترانه و اطلس قرار دارند که از طريق تنگه جبل الطارق به هم پيوند می خورند. اين چنين است که مراکش تبديل به مقصدی گيرا برای بازرگانی و به ويژه گردشگری شده است.
اين توانش اما به خودی خود درآمد ساز نيست. می بايستی آن را ساخت. دولت مراكش اين را فهميده است و از همين رو گردشگری را به عنوان فعاليتی درآمد ساز يکی از سياست هايی اصلی خود قرار داده است. هدف دولت پذيرایی دست کم10 ميليون گردشگر در سال است ـ از حدود 5\6 ميليون در حاضر. شايآن ذکر است که بازاريابی مراكش نه تنها گردشگرهای خارجی ها بلکه مراكشي‌های مقيم خارج از كشور را نيز هدف قرار داده است.

تحول جدول 1ـ شمار (ميليون) گردشگران بازديد کننده از مناطق مختلف
ماخذ: UNWTO, World Tourism Barometer, Volume7, No.1, January 2009

توانايی های توريستی اين کشور اما بدون به کارگيری سرمايه و دانش بخش خصوصی، چه داخلی و چه خارجی، به فعاليت اقتصادی تبديل نخواهد شد. از همين روست که از سال های 1990 ميلادی، بلند پايگان مراکشی به جلب کارآفرينان بخش خصوصی و سرمايه‌گذاران خارجي اهميتی دست بالا داده اند و برای آن به بهبودی اقتصاد كلان، برقراري چارچوب حقوقي مناسب سرمايه‌گذاري،خصوصی سازی ( قانون تصویب شده در سال 1993)، سبک کردن کارهای اداري، تضمين آزادی انتقال سود و سرمايه و به طور کلی آزادسازی تدريجي اقتصاد کوشيده اند. گويا حتی رتبه ای هم به نام «وزیر خصوصی‌سازی» در کابینه وزرای کشور پادشاهی مراکش نيز و جود دارد.
اين سياست ها همه باعث شده اند که سرمایه‌گذاران خارجی با پشتوانه ای درخور، به ويژه از میان کشورهای عربی خاورمیانه چون کویت، امارات متحده عربی و قطر، بدين کشور جلب شوند. حتی قرار است پل یا تونل زیردریایی جبل‌الطارق ساخته شود و دو قاره‌ اروپا و آفریقا را به يکديگر پيوند دهد و بدين ترتيب برای اقتصاد مراکش آینده روشن‌تری رقم زند.

نمودار 1ـ سهم مناطق مختلف (%) از گردشگران جهان: 06\2007، 07\2008
اروپا
53 درصد

آسيا
20 درصد

آفريقا
5 درصد

قاره آمريک
16 درصد
ا
خاورميانه
6 درصد
ماخذ: UNWTO, World Tourism Barometer, Volume7, No.1, January 2009

نگاهی به صنعت گردشگری در ايران. سازمان جهانی جهانگردی (World Trade Organization)، گردشگر را چنين تعریف می کند: کسی که به سرزمین یا کشوری غیر از محل اقامت دائمی خود مسافرت می کند و دست کم یک شب و حداکثر یک سال در آنجا می ماند. همين سازمان شمار گردشگران جهان در سال 2006 را 842 ميليون تخمين می زند و پيش بينی می کند كه اين شمار تا سال 2010 به يک ميليارد و تا سال 2020 به 1.6 ميليارد نفر برسد.
سهم ايران از اين ميان چيست؟ بسيار ناچيز. گويا در سال 1387، در حالي كه سه ميليون ايراني به خارج ازكشور سفر كرده‌اند، در مقابل تنها ۷۰۰هفت صد هزار نفر گردشگر خارجي به‌ ايران سفر کرده‌اند[3]. بنا بر آماري ديگر سهم کشور مان از بيش از 620 ميليارد دلار گردش مالي ساليانه صنعت توريسم در جهان، کمتر از يک دهم درصد است[4].

جدول 2ـ تحول توريسم در جهان بر پايه شمار گردشگران بازديد کننده از مناطق مختلف
اروپا
خاورميانه
آفريقا
آسيا
قاره آمريکا
ماخذ: World Trade Organization, Historical perspective of world tourism

حتی در خاورميانه کارنامه مديريت گردشگری جمهوری اسلامی مثبت نيست. گردشگری در خاورميانه 9 درصد در بين سال های 2000 تا 2006 و 6.6 درصد در سال 2007 رشد كرده‌است . اما ايران در اين ميان تنها كشوري توريست فرست بوده است. سالانه بيش از يك ميليون و دويست هزار ايراني به شهرهاي مختلف امارات متحده عربي به‌خصوص شهر د‌بي سفر مي‌كنند. اين در حالی است كه سفر شهروندان اماراتي به ايران سالانه كمتر از پنجاه هزار نفر است. براساس آمار وزارت فرهنگ و گردشگري تركيه، ايران بزرگترين منبع توريسم اين كشور در خارج از اتحاديه اروپا و روسيه است. در حالی که ترك‌ها به ايران نمي‌آيند. گويآ افغانستان، كشور دوست و همسايه، نخستين كشور توريست فرست به ايران است[5].

برای گردشگری در ايران. انگيزه های گردشگری چنين اند: شرکت در همایش ها، مناسبات اقتصادی و بازرگانی، مسابقات ورزشی، بازديد از بناهای تاریخی و هنری و فرهنگی، زيارت مذهبی، سفر برای درمان و بهداشت و سرانجام تفریح، استراحت و دیدار بستگان. خوشبختانه کشور ما توانش پاسخگويی به تمام انگيزه های بالا را دارد. از آن گذشته، بنابر برآوردهای سازمان جهاني گردشگری و سازمان يونسکو، ايران مي تواند جزو ده کشور اول دنيا از لحاظ ورود گردشگر بين المللي باشد. چرا چنين نيست؟
کنترل های ايدئولوژيک که زندگی را بر شهروندان ايرانی سخت کرده اند برای گردشگران خارجی به مراتب مشکل ترند. تنش های سياسی هم باعث شده اند که سودآورترين گردشگران جهان به ايران نيايند و حتی به خلورميانه می آيند. نگاهی به جدول 3 بياندازيد.

جدول 3ـ بالاترين خرج های گردشگران در سال 2004


خرج گردشگری کل در سال 2004
ميليارد دلار
خرج گردشگری سرانه
دلار

جهان
633
99
1
آلمان
71
861
2
ايالات متحده آمريکا
65.6
224
3
انگلستان
56.5
938
4
ژاپن
38.2
300
5
فرانسه
28.6
474
6
ايتاليا
20.5
354
7
چين
19.1
15
8
هلند
16.4
1007
9
کانادا
16.0
493
10
روسيه
15.7
109
11
بلژيک
14.0
1355
12
هنگ کنگ (چين)
13.3
1936
13
اسپانيا
12.2
302
14
اتريش
11.9
1459
15
استراليا
10.3
517
16
سوئد
10.2
1131
17
کره جنوبی
9.9
204
18
سنگاپور
9.6
2197
19
سويس
8.8
1181
20
نروژ
8.4
1842
21
تايوان (چين)
8.2
359
22
دانمارک
7.3
1352
23
مکزيک
7.0
66
24
ايرلند
5.2
1310
25
هند
5.1
5
ماخذ: UN WTO, World Tourism Barometer

در کنار مشکلات اجتماعی و سياسی، مشکلات اقتصادی هم وجود دارند. نرخ بالای ارز ريال که برای ارزانی هزينه واردات به طور مصنوعی و و بدون در نظرداشت رابطه بين تورم و ارزش ارز بالا نگه داشته شده، باعث می شود که صادرات کالاها و خدمات و از جمله گردشگری ايران در بازار جهانی غير رقابتی باشد. براين ها بايد مشکل ريشه ای رانت خواری و دشمنی با کارآفرينی و رقابت آزاد را نيز افزود.
اين ها همه فرصت های گران قدری را از ايران می گيرد. بنا بر برآوردهای سازمان گردشگري جهاني، در آينده‌اي نزديك، سهم صنعت گردشگری در حدود 6 درصد توليد ناخالص و يك از هر 15 شغل جهان خواهد بود. و در صورت در نظرداشت پيآمدهای غير‌مستقيم نزديک به 10 درصد از توليد جهان و يك از هر 9 شغل ناشی از صنعت گردشگري خواهد بود[6].
يعنی گردشگری می تواند مشکل اشتغال و توان خريد در ايإان را به شکل گسترده ای حل کند. شرط اين مهم آزاد کردن اقتصاد کشور است.
نمودار 2ـ نسبت تغيير شمار (%) گردشگران بازديد کننده از مناطق مختلف: 06\2007، 07\2008،
ماخذ: UNWTO, World Tourism Barometer, Volume7, No.1, January 2009
جمشيد اسدی
پاريس، 27 آوريل 2009
[1] Les Journées Internationales de Réflexion en Marketing, Marketing & Délocalisation des services, Gestion de la relation client & Responsabilité Sociétale, REMAREM, 23, 24, et 25 avril – Tanger – Maroc
[2] Les stratégies marketing pour l’instauration de la confiance sur Internet : Une exploration de la littérature multidisciplinaire
[3] رؤيا ملكي (1388)، ايراني‌ها و سهم‌شان از گردشگری، به روز شده 6 اردیبهشت، www.hamshahrionline.ir/
[4] مجله تجارت و اقتصاد- شماره(۲۲)، از سکوي پرتاب صنعت گردشگري غفلت نکنيم،www.hamedan.ir
[5] اتاق بازرگانی، گردشگری ایران؛ بایدها و نبایدها، www.iccim.ir/index.php?option=com_content&task=view&id=2454&Itemid=223، به نقل از ابرار اقتصادی: فقط ۱۴ درصد مبادلات بازرگانى بين كشورهاى اسلامى انجام مى شود تركيه - مصر- امارات - مالزى و مراكش بيشترين سهم از درآمد گردشگرى را دارند
[6] دکتر محمد باقر نوبخت و الهام پیروز ()،توسعه صنعت گردشگری در ایران؛ موانع و راهکارها، www.csr.ir

هیچ نظری موجود نیست: