چهارشنبه، تیر ۱۲، ۱۳۹۲

در انتخابات رياست جمهوری پيش رو شرکت نکنيم. به چند دليل!

در انتخابات رياست جمهوری پيش رو شرکت نکنيم. به چند دليل!
جمشيد اسدی
ويژه خبرنامه گويا
www.assadioniran.blogspot.com
Assadi3000@yahoo.com
برای پرهيختن از انتخابات رياست جمهوری پيش رو که حتی بسياری از بلندپايگان و نيروها وفادار نظام هم به مهندسی و کمبودهای آن اشاره داشته اند، دليل آوری کار مشکلی نيست. بلکه می بايستی با دسته بندی دلايل، زبده آن ها به ترتيب اهميت آورد. اين کاری است که کوشيده ايم که در اين نوشته و در آستانه انتخابات انجام دهيم.
۱. رئيس جمهوری ناتوان تر از تدارک چی. سخن بر سر اين نيست که در شمارش آرا تقلب می شود يا نمی شود. ای بسا که نشود. زمانی که همه نامزدها رياست جمهوری از صافی شورای نگهبان ولايی گذشته اند، چه دليلی دارد که مقام معظم رهبری و نيز سرسختان نگران انتخاب اين و آن شوند و در شمارش آرا دست برند؟
سخن بر سر اين است که آزادی خواه و ميهن پرست چه اميدی می تواند بست به رئيس جمهوری که در چنين شرايطی انتخاب می شود؟ بدون شک هيچ؟ آيت الله خامنه ای و سرسختان که نامزدی هاشمی رفسنجانی برای انتخابات را بر نتابيدند و بی شرم صلاحيت اش را رد کردند و با همان بی شرمی موسوی و کروبی را در حصر نگه داشتند، قرار است استقلال رئيس جمهور جديد را بپذيرند؟ تازه اگر رئيس جمهور جديد در پی استقلال در برابر مقام معظم رهبری باشد. آيا نامزد واقعا مستقلی از صافی شورای نگهبان گذشته است؟ کسی که در اين شرايط بر کرسی رياست جمهوری بنشيند، بيش از تدارک چی (به گفته محمد خاتمی) و کارگزار رهبر نظام جمهوری اسلامی خواهد بود؟ 
گيرم حسن روحانی، محافظه کار ديروز و نامزد امروز اصلاح طبان، به دور دوم انتخابات راه يابد و از آن هم بگذرد و رئيس جمهور شود. بسيار خوب! او در سال های پيش چه کرده است و چه گفته است که آزادی خواهان بتوانند دل بدو بست؟ حالا باز هم فرض کنيم که به يک باره دگر شده و در پی اصلاحات و آن هم اصلاحات آزادی خواهانه است. آيا مقام معظم رهبری به او اجازه چنين کاری خواهد داد؟ اگر ايشان در پی چنين شکيبايی بود که نامزدی شبه اصلاح طلبی چون هاشمی را رد نمی کرد. آقا که نامزدی "اصلاح طلب" را نپذيرفت، چگونه ممکن است اجرای اصلاحات را از سوی رئيس جمهور بپذيرد. قرار است برای انتخاب کارگزار آقا رای دهيم؟
۲. پيام رسانی درست به حاکميت خودکامه سرسخت. تا پيش از اين، آزادی خواهان ايران به حاکميت اين پيام را رسانده اند که از سر عشق به ايران و برای جلوگيری از زخم خوردن بر پيکر خسته ميهن، آماده پذيرفتن انتخابات غيرمنصفانه و نادرست نظام هستند، تا مگر گام به گام و به طور مسالمت آميز کشور به دموکراسی گذر کند. اين بلندنظری را اما حاکميت سرسخت نفهميد و نخواست بفهمد. در دوره پيش رای نامزدهای گزيده شده خود را نيز نپذيرفت و اين بار حتی اجازه شرکت هم به نامزدهای کمابيش خودی نداد، چه رسد به اصلاح طلبان و دگرانديشان.
حالا نبايد اين پيام را به خودکامگان ولايی و پادگانی داد که هر چه کنند و هر ساز ناسازی بنوازند، باز هم اپوزيسيون را می توانند به بازی خود کشانند. اين از اعتبار آزادی خواهان خواهد کاست. سرسختان چه می انديشند؟ ديگر بس است!
۳. پيام رسانی به جامعه جهانی. اگر آزادی خواهان و ايرانيان در پی آنند که جامعه جهانی در هر نشست و گفتگو با سران نظام اسلامی حقوق بشر را بگنجاند و خواستار آزادی ايرانيان در بند و برداشتن فشار از جامعه مدنی شود، می بايستی نشان دهند که هستند و کوشايند. با شرکت مردم در انتخابات، سرسختان نظام بهانه خواهند يافت تا هر گونه اتهام جور و ستم گسترده ای را از سر رد کنند و به جهانيان بگويند که مردم ناراضی از نظام که در انتخابات گزينشی نظام شرکت نمی کردند! با شرکت در انتخابات، ايرانيان آزادی خواه پشتيبانی جامعه جهانی به شکل گسترده ای از دست خواهند داد.
۴. برپاداشت گزينه آزادی خواهی. با سرسختی حاکمان نظام اسلامی و بستن راه اصلاحات، زمان آن رسيده است که آزادی خواهان درفش گزينه دموکراسی و انتخابات آزاد و منصفانه را برفرازند. مردم سرخورده از اصلاحاتِ در بن بست و هراسان از جنگ و برادرکُشی در پی گزينه ای در خورند. شعار اين گزينه در خور چنين تواند بود: شرکت در انتخابات نمايشی، نه! پيش به سوی لنتخابات آزاد و منصفانه!
زبده سخن اين که از ديدگاه ازادی خواهی، زيان شرکت در رای گيری برای انتخابات رئيس جمهور بسيار بيش از سود آن است. پس چه بهتر که در انتخابات شرکت نکنيم!




هیچ نظری موجود نیست: